جدول جو
جدول جو

معنی خواجه هاشمی - جستجوی لغت در جدول جو

خواجه هاشمی
(شِ)
خواجه خواجه هاشمی، یا (خواجه هاشم). از سادات بخارا و شیخ الاسلام آن دیار بود. وی از شعرای قرن نهم هجری است. آذر بیگدلی مؤلف تذکرۀ آتشکده مثنوی به نام مخزن الانوار که به تقلید مخزن الاسرارنظامی گنجوی سروده شده به وی نسبت میدهد. ظاهراً صاحب آتشکده، این مثنوی را با مظهرالاّثار سرودۀ هاشمی مشهور به جهانگیر اشتباه کرده، زیرا خود اضافه میکند که این مثنوی دیده نشده است. در مجالس النفائس ترجمه سلطان محمد فخری هراتی نام این شاعر ’خواجه هاشمی’ و در ترجمه حکیم شاه محمد قزوینی از همان کتاب ’خواجه هاشم’ ضبط گردیده و در تذکرۀ آتشکده فقط به عنوان ’هاشمی’ ذکر گردیده است. این دو بیت از اوست:
کیفیتی که در دل پرآتش می است
کیفیتی است از لب ساقی نه از وی است.
به ناز سرمه مکش چشم بی ترحم را
نشسته گیر به خاک سیاه مردم را.
(مجالس النفائس ص 144 و 379)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خواجه باشی
تصویر خواجه باشی
در دورۀ قاجار، رئیس خواجگان و بزرگ تر خواجه سرایان
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا جَ / جِ)
حالت خواجه تاش بودن. هم قطاری. (یادداشت بخط مؤلف) :
آورده بحفظ دورباشی
در شیر و گوزن خواجه تاشی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خواجه تاشی
تصویر خواجه تاشی
نسبت غلامان و نوکران یک شخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواجه باشی
تصویر خواجه باشی
رئیس خواجگانرئیس خواجه سرایان
فرهنگ لغت هوشیار